در آغاز قرن بیستم، کشور آفریقای شرقی بریتانیا، که همان کنیای امروز است، از کوه کلیمانجارو گرفته تا دشت سرنگتی، سرزمینی پر از ماجرا بود. خارجیان از سواحل اروپا، آسیا و آمریکا به این سرزمین وارد میشدند. از جمله ی این اشخاص دین کارن بلیکس، زوجه ی جدید بارون فون بلیکسن بود که در ناحیه ی تپه های نگونگ در فاصله ی اندکی از نایروبی زندگی میکرد. کارن در مدت هفده سال اقامت در کشور آفریقای شرقی، از شوهر خیانتکارش بیماری سیفلیس گرفت، مزرعه اش را در اثر حریق از دست داد و ورشکست شد. شاید از همه ی اینها بدتر، از دست دادن مردی به نام دنیس فینچ هاتون بود که در اثر یک حادثه هوایی جان باخت. کارن در تمام مدت اقامتش در آفریقا دست از نوشتن برنداشت. نوشتن و قصه گفتن در واقع راه فرار بود، اما هر موضوع آن وسیله ای برای مقابله و کنار آمدن با تغییراتی بود که با آنها روبه رو میشد. وقتی کارن به سرزمینش دانمارک برگشت، تصمیم گرفت که به نوشته هایش سروسامانی بدهد. او حوادث زمان اقامتش در آفریقا را در قالب کتاب جالب “خروج از آفریقا” به رشته ی تحریر درآورد. در حالی که همه ی ما لزوماً داستان پرداز نیستیم، میتوانیم حوادث و ماجراهای زندگی خود را بنویسیم که در واقع این کمکی است به التیام تألمات روح. صحبت کردن از احساسات، ادراکات، نقطه نظرها و خاطرات، همیشه اقدامی در جهت تخفیف تألمات روانی است. بازگفتن آن چه در ذهن داریم، وزنه های بسته شده به روح و روان ما را سبک میکند. بسیاری از مذاهب از این مفهوم برای التیامهای معنوی استفاده کرده اند. روانشناسی نوین امروزی نیز از این روش، بهره ی فراوان میگیرد. با آن که گفتگو کردن متداولترین روش خودافشایی است، به رشته ی تحریر درآوردن افکاری که به ذهن خطور میکند نیز به شدت درمان کننده است. نوشتن خاطرات و وقایع روزانه ی درمان بخش، شامل نگارش مطالبی در زمینه ی حوادث، اندیشه ها، احساسات، خاطرات و ادراکات شخص در جریان سفر زندگی است. نوشتن خاطرات و یادداشتهای روزانه روشی بسیار مفید و مناسب برای مقابله با استرس و مدارا کردن با آن است. روانشناسان و متخصصان امور سلامتی، سالهاست که برای افزایش رشد و تعالی شخصی، از این روش استفاده میکنند.
نوشتن خاطرات، روشی برای مقابله با استرس: نوشتن خاطرات روزانه و به طور کلی درج یادداشتهای روزانه، روشی عالی برای رسیدن به خودآگاهی است. نوشتن یادداشتهای روزانه، ارتباطی میان ذهن و روح فراهم میآورد و اولین قدم برای از میان برداشتن استرس است. خاطره نویسی ابزاری در خدمت مراقبه است. روشی است تا ذهن را از اندیشه پاک کند. با نوشتن خاطرات، آرامش بر ذهن حاکم میشود. افکار و احساسات از ذهن خارج میشوند تا بر کاغذ نقش ببندند. گر چه در زمینه ی فایده و تأثیرات نوشتن بررسی چندانی نشده، همه ی دست اندرکاران امور روانی بر این عقیده اند که این روش میتواند در زمینه های مختلف به اشخاص کمک کند. میتواند احساس گناه را از ذهن بشوید و به راه حلی خلاق برای مساله برسد. بررسیهای اخیر نشان میدهند که نوشتن خاطرات نه تنها برای روح و روان مناسب است، بلکه به سلامت جسمانی اشخاص هم کمک میکند. در سلسله بررسیهای جیمز پنه بیکر استاد روانشناس (1990-1989)، از دانشجویان دانشگاه ساترس متودیست خواسته شد که به مدت 15 دقیقه، در چهار روز متوالی، درباره ی یکی از حوادث تأسف بار زندگیشان مطالبی بنویسند. در حالی که پاسخ فوری به شرح این وقایع نویسی، اغلب اشک بود و حتی رؤیاهای ناخوشایند را به همراه داشت، پنه بیکر به این نتیجه رسید که این اشخاص در مقایسه با گروه کنترل که مطلبی ننوشته بودند، کمتر به درمانگاه دانشگاه مراجعه کردند. وقتی این تجربه با همکاری کیکولت - گلیسر تکرار شد و از شرکت کنندگان در قبل و بعد از خاطره نویسی آزمایش خون به عمل آمد، معلوم شد که میزان ایمنی عمومی بدنشان افزایش یافته است. در سال 1986، در دانشگاه مریلند، اقدام به یک بررسی کردم تا تأثیر روشهای قرار گرفتن در آرمیدگی (آرمیدگی تدریجی عضلات، آموزش خودزا و تصویرسازی ذهنی) را وقتی به همراه خاطره نویسی مورد استفاده قرار میگیرند آزمایش کنم. در حالی که شصت و نه نفر شرکت کننده در بررسی، با روشهای قرار گرفتن در آرمیدگی به قدر کافی آشنا شدند، سی و دو نفر اقدام به نوشتن خاطرات نمودند. در مدت دوازده هفته، نشانه های استرس اشخاص شرکت کننده در بررسی اندازه گیری شد (سردرد، خارش پوست، مشکلات معدهای و رودهای). نتایج نشان دادند که وقتی از هر دو روش به اتفاق استفاده شد، نتایج بسیار بهتری به دست آمد. تنها نوشتن نثر نیست که به تخفیف استرس کمک میکند. ثابت شده است که نوشتن شعر نیز به تخفیف آلام روانی کمک مینماید. با آن که لزوماً تمامی اشعار وزن و آهنگ ندارند، استفاده از وزن و آهنگ در سرودن شعر، به اشخاص احساسی از کنترل میدهد. نوشتن خاطرات روزانه به عنوان یک روش مقابله، اثراتی کوتاه مدت و بلندمدت به همراه دارد. اثرات فوری و کوتاه مدت: به دلایل بسیار مختلف، اشخاص نمیتوانند همه ی احساسات خود را بیان کنند. از یک سو آگاهانه موانعی بر سر راه ابراز احساسات خود قرار میدهند و از سوی دیگر به طرزی ناخودآگاه با سرکوب کردن ادراکات، نگرشها و احساسات خود، رفتارهایی بیمارگونه به نمایش میگذارند. نتایج میتواند بسیار ناراحت کننده باشد و شخص را بارها و بارها به کلینیکهای رواندرمانی بکشاند. یکی از هدفهای اصلی رواندرمانی، افزایش خودآگاهی و ابراز صادقانهی خویشتن است. به طور خلاصه، خودابرازی از طریق نوشتن خاطرات و یادداشتهای روزانه، افکار مسموم ذهن را از آن خارج کرده، آن را به روی کاغذ میآورد. نوشتن دفتر خاطرات افکار، احساسات و ادراکات را آزاد و رها میسازد. در نتیجه مغز به آزادی میرسد. نوشتن خاطرات در واقع نوعی مراقبه است، یک مراقبهی نوشتاری و کتبی. زیرا وقتی اندیشههای قدیمی از ذهن خارج میشوند، فضای خالی که قبلاً آن را اشغال کرده بودند، امکان فراهم آمدن آگاهیهای بیشتری را مهیا میسازد و بر عمق اندیشه میافزاید. شرایط جدید، قابل قیاس با تماشا کردن محیط از روی قلهی کوه است، حال آن که شرایط قدیم را میتوان با نگاه کردن به پیرامون از پایین کوه مقایسه کرد. آگاهی بیشتر، درها را به روی درک بیشتر میگشاید. نوشتن اندیشههای شخصی به انسان امکان میدهد خود را از چنگال این اندیشهها خلاص کرده انرژی محدود خود را مصرف نکند. آزاد کردن اندیشه و احساس، نوعی اقرار شخصی به شمار میآید که در طی آن، با رفتارهای خود، صادقانه برخورد میکنیم. این، اقدام مهمی برای التیام روابط درونی و روابط شخصی با دیگران است. افزوده بر این، بر خلاف گفتگوی درونی با خویشتن، استفاده از نوشتن به عنوان روشی برای ابراز خویشتن، به نویسنده امکان میدهد مالکیت احساسات خود را پذیرا گردد. اثرات بلند مدت: لویس و کلارک، در مدت اقامت در ساحل شمال غربی، همه روزه خاطرات خود را به رشتهی تحریر درمیآوردند و بعد برای مراجعت سالم به سن لوئیس، از آن نوشتهها استفاده مینمودند. همچنین ممکن است دشوار باشد که به طور روزانه شاهد تغییرات ادراکات شخصی و نگرش خود در قبال حوادث و شرایطی باشیم که استرسآمیز ارزیابی میشوند. اما اگر گهگاه به سراغ نوشتههای سابق خود برویم، به تدریج به آگاهی مورد نظر خود میرسیم. در جریان تدریس در دورههای آموزش مدیریت استرس، از دانشجویان میخواهم مطالب مربوط به مدیریت استرس را همه روزه یادداشت کنند. در پایان دوره، هر یک از شرکت کنندگان نوشتههای خود را میخواند و خلاصهای از آن یادداشت میکند. این یادداشت، مسلماً همهی محرکهای تنشزای دورهی چهار ماههی آموزش را در بر نمیگیرد. به جای آن، به مطالبی اشاره دارد که دانشجو در طی دوره فرا گرفته است.