تو را از من ، سر از تو جدا کرد

عشق یعنی
شادی برای دیگری
هنگامی که او شاد است
غمخواری دیگری
هنگامی که او غمگین است
با هم بودن در خوشی ها
با هم بودن در نا خوشی ها
عشق سرمنشا قدرت است
عشق یعنی
همواره با خود صادق بودن
همواره با دیگری صادق بودن
گفتن . شنیدن وگرامی داشتن حقیقت
وهرگز تظاهر نکردن
عشق سر منشا واقعیت است
عشق یعنی
تفاهمی چنان کامل که
همچون جزیی از وجود دیگری شدن
و آن دیگری را همان طور که هست پذیرفتن
و سعی در تغییر یکدیگر نداشتن
عشق سر منشا یکی شدن است
عشق یعنی
آزادی برای دنبال کردن خواسته ها
و سهیم شدن تجارب با دیگری
رشد یکی در کنار وهمراه
رشد دیگری
عشق سر منشا کامیابی است
عشق یعنی
هیجان برنامه ریزی در کنار یکدیگر
هیجان اجرا در کنار یکدیگر
عشق سر منشا آینده است