خاطره نویسی

من با خاطره نویسی به خود آگاهی می رسم


نویسنده: دکتر برایان لوک سی وارد

مترجم: مهدی قراچه داغی


در آغاز قرن بیستم، کشور آفریقای شرقی بریتانیا، که همان کنیای امروز است، از کوه کلیمان‎جارو گرفته تا دشت سرنگتی، سرزمینی پر از ماجرا بود. خارجیان از سواحل اروپا، آسیا و آمریکا به این سرزمین وارد می‎شدند. از جمله ‎ی این اشخاص دین کارن بلیکس، زوجه ‎ی جدید بارون فون بلیکسن بود که در ناحیه ‎ی‌ تپه‎ های نگونگ در فاصله ‎ی اندکی از نایروبی زندگی می‎کرد. کارن در مدت هفده سال اقامت در کشور آفریقای شرقی، از شوهر خیانتکارش بیماری سیفلیس گرفت، مزرعه ‎اش را در اثر حریق از دست داد و ورشکست شد. شاید از همه ‎ی این‎ها بدتر، از دست دادن مردی به نام دنیس فینچ هاتون بود که در اثر یک حادثه هوایی جان باخت.
    کارن در تمام مدت اقامتش در آفریقا دست از نوشتن برنداشت. نوشتن و قصه گفتن در واقع راه فرار بود، اما هر موضوع آن وسیله ‎ای برای مقابله و کنار آمدن با تغییراتی بود که با آن‎ها روبه ‎رو می‎شد. وقتی کارن به سرزمینش دانمارک برگشت، تصمیم گرفت که به نوشته‎ هایش سروسامانی بدهد. او حوادث زمان اقامتش در آفریقا را در قالب کتاب جالب “خروج از آفریقا” به رشته‎ ی تحریر درآورد.
    در حالی که همه ‎ی ما لزوماً داستان پرداز نیستیم، می‎توانیم حوادث و ماجراهای زندگی خود را بنویسیم که در واقع این کمکی است به التیام تألمات روح. صحبت کردن از احساسات، ادراکات، نقطه ‎نظرها و خاطرات، همیشه اقدامی در جهت تخفیف تألمات روانی است. بازگفتن آن چه در ذهن داریم، وزنه‎ های بسته شده به روح و روان ما را سبک می‎کند. بسیاری از مذاهب از این مفهوم برای التیام‎های معنوی استفاده کرده ‎اند. روان‎شناسی نوین امروزی نیز از این روش، بهره ‎ی فراوان می‎گیرد. با آن که گفت‎گو کردن متداول‎ترین روش خودافشایی است، به رشته ‎ی تحریر درآوردن افکاری که به ذهن خطور می‎کند نیز به شدت درمان ‎کننده است.
    نوشتن خاطرات و وقایع روزانه ‎ی درمان بخش، شامل نگارش مطالبی در زمینه ‎ی حوادث، اندیشه ‎ها، احساسات، خاطرات و ادراکات شخص در جریان سفر زندگی است. نوشتن خاطرات و یادداشت‎های روزانه روشی بسیار مفید و مناسب برای مقابله با استرس و مدارا کردن با آن است. روان‎شناسان و متخصصان امور سلامتی، سال‎هاست که برای افزایش رشد و تعالی شخصی، از این روش استفاده می‎کنند.
    
    نوشتن خاطرات، روشی برای مقابله با استرس:
    نوشتن خاطرات روزانه و به طور کلی درج یادداشت‎های روزانه، روشی عالی برای رسیدن به خودآگاهی است. نوشتن یادداشت‎های روزانه، ارتباطی میان ذهن و روح فراهم می‎آورد و اولین قدم برای از میان برداشتن استرس است.
    خاطره ‎نویسی ابزاری در خدمت مراقبه است. روشی است تا ذهن را از اندیشه پاک کند. با نوشتن خاطرات، آرامش بر ذهن حاکم می‎شود. افکار و احساسات از ذهن خارج می‎شوند تا بر کاغذ نقش ببندند.
    گر چه در زمینه‎ ی فایده و تأثیرات نوشتن بررسی چندانی نشده، همه ‎ی دست‎ اندرکاران امور روانی بر این عقیده ‎اند که این روش می‎تواند در زمینه ‎های مختلف به اشخاص کمک کند. می‎تواند احساس گناه را از ذهن بشوید و به راه حلی خلاق برای مساله برسد.
    بررسی‎های اخیر نشان می‎دهند که نوشتن خاطرات نه تنها برای روح و روان مناسب است، بلکه به سلامت جسمانی اشخاص هم کمک می‎کند. در سلسله بررسی‎های جیمز پنه بیکر استاد روان‎شناس (1990-1989)، از دانشجویان دانشگاه ساترس متودیست خواسته شد که به مدت 15 دقیقه، در چهار روز متوالی، درباره‎ ی یکی از حوادث تأسف بار زندگیشان مطالبی بنویسند. در حالی که پاسخ فوری به شرح این وقایع نویسی، اغلب اشک بود و حتی رؤیاهای ناخوشایند را به همراه داشت، پنه بیکر به این نتیجه رسید که این اشخاص در مقایسه با گروه کنترل که مطلبی ننوشته بودند، کمتر به درمانگاه دانشگاه مراجعه کردند. وقتی این تجربه با همکاری کیکولت - گلیسر تکرار شد و از شرکت کنندگان در قبل و بعد از خاطره ‎نویسی آزمایش خون به عمل آمد، معلوم شد که میزان ایمنی عمومی بدنشان افزایش یافته است.
    در سال 1986، در دانشگاه مریلند، اقدام به یک بررسی کردم تا تأثیر روش‎های قرار گرفتن در آرمیدگی (آرمیدگی تدریجی عضلات، آموزش خودزا و تصویرسازی ذهنی) را وقتی به همراه خاطره نویسی مورد استفاده قرار می‎گیرند آزمایش کنم. در حالی که شصت و نه نفر شرکت کننده در بررسی، با روش‎های قرار گرفتن در آرمیدگی به قدر کافی آشنا شدند، سی و دو نفر اقدام به نوشتن خاطرات نمودند. در مدت دوازده هفته، نشانه ‎های استرس اشخاص شرکت کننده در بررسی اندازه‎ گیری شد (سردرد، خارش پوست، مشکلات معده‎ای و روده‎ای). نتایج نشان دادند که وقتی از هر دو روش به اتفاق استفاده شد، نتایج بسیار بهتری به دست آمد.
    تنها نوشتن نثر نیست که به تخفیف استرس کمک می‎کند. ثابت شده است که نوشتن شعر نیز به تخفیف آلام روانی کمک می‎نماید. با آن که لزوماً تمامی اشعار وزن و آهنگ ندارند، استفاده از وزن و آهنگ در سرودن شعر، به اشخاص احساسی از کنترل می‎دهد.
    نوشتن خاطرات روزانه به عنوان یک روش مقابله، اثراتی کوتاه مدت و بلندمدت به همراه دارد.
    اثرات فوری و کوتاه مدت: به دلایل بسیار مختلف، اشخاص نمی‎توانند همه ‎ی احساسات خود را بیان کنند. از یک سو آگاهانه موانعی بر سر راه ابراز احساسات خود قرار می‎دهند و از سوی دیگر به طرزی ناخودآگاه با سرکوب کردن ادراکات، نگرش‎ها و احساسات خود، رفتارهایی بیمارگونه به نمایش می‎گذارند. نتایج می‎تواند بسیار ناراحت کننده باشد و شخص را بارها و بارها به کلینیک‎های روان‎درمانی بکشاند. یکی از هدف‎های اصلی روان‎درمانی، افزایش خودآگاهی و ابراز صادقانه ‎ی خویشتن است.
    به طور خلاصه، خودابرازی از طریق نوشتن خاطرات و یادداشت‎های روزانه، افکار مسموم ذهن را از آن خارج کرده، آن را به روی کاغذ می‎آورد. نوشتن دفتر خاطرات افکار، احساسات و ادراکات را آزاد و رها می‎سازد. در نتیجه مغز به آزادی می‎رسد. نوشتن خاطرات در واقع نوعی مراقبه است، یک مراقبه ‎ی نوشتاری و کتبی. زیرا وقتی اندیشه ‎های قدیمی از ذهن خارج می‎شوند، فضای خالی که قبلاً آن را اشغال کرده بودند، امکان فراهم آمدن آگاهی‎های بیشتری را مهیا می‎سازد و بر عمق اندیشه می‎افزاید. شرایط جدید، قابل قیاس با تماشا کردن محیط از روی قله ‎ی کوه است، حال آن که شرایط قدیم را می‎توان با نگاه کردن به پیرامون از پایین کوه مقایسه کرد. آگاهی بیشتر، درها را به روی درک بیشتر می‎گشاید. نوشتن اندیشه ‎های شخصی به انسان امکان می‎دهد خود را از چنگال این اندیشه ‎ها خلاص کرده انرژی محدود خود را مصرف نکند. آزاد کردن اندیشه و احساس، نوعی اقرار شخصی به شمار می‎آید که در طی آن، با رفتارهای خود، صادقانه برخورد می‎کنیم. این، اقدام مهمی برای التیام روابط درونی و روابط شخصی با دیگران است. افزوده بر این، بر خلاف گفت‎گوی درونی با خویشتن، استفاده از نوشتن به عنوان روشی برای ابراز خویشتن، به نویسنده امکان می‎دهد مالکیت احساسات خود را پذیرا گردد.
    اثرات بلند مدت: لویس و کلارک، در مدت اقامت در ساحل شمال غربی، همه روزه خاطرات خود را به رشته ‎ی‌ تحریر درمی‎آوردند و بعد برای مراجعت سالم به سن لوئیس، از آن نوشته‎ ها استفاده می‎نمودند. هم‎چنین ممکن است دشوار باشد که به طور روزانه شاهد تغییرات ادراکات شخصی و نگرش خود در قبال حوادث و شرایطی باشیم که استرس ‎آمیز ارزیابی می‎شوند. اما اگر گه‎گاه به سراغ نوشته‎ های سابق خود برویم، به تدریج به آگاهی مورد نظر خود می‎رسیم. در جریان تدریس در دوره‎های آموزش مدیریت استرس، از دانشجویان می‎خواهم مطالب مربوط به مدیریت استرس را همه روزه یادداشت کنند. در پایان دوره، هر یک از شرکت کنندگان نوشته ‎های خود را می‎خواند و خلاصه‎ای از آن یادداشت می‎کند. این یادداشت، مسلماً همه ‎ی محرک‎های تنش ‎زای دوره ‎ی چهار ماهه ‎ی آموزش را در بر نمی‎گیرد. به جای آن، به مطالبی اشاره دارد که دانشجو در طی دوره فرا گرفته است.
    

پروین اعتصامی

 
 
پروین اعتصامی در سال 1285 هجری شمسی در خانواده ای دانش پرور و اهل قلم به دنیا آمد . در دوران کودکی، زبان های فارسی و عربی را زیر نظر معلمین خصوصی در منزل و زبان انگلیسی را در مدرسه آمریکاییها فراگرفت.
ذوق سرشار و وجدان بیدار پروین با آشناییش به فنون ادب درهم آمیخت و وی را در زمان حیات کوتاه خود به جایگاه بلندی رساند.
دیوان پروین ، شامل 248 قطعه شعر می باشد که 65 قطعه از آن به صورت مناظره می باشد، که به شیوه ای هنرمندانه به پند و اندرز و شرح پریشانی مستمندان و انتقاد از عالمان بی عمل می باشد
.
 
پروین اعتصامی

مناظره میان گل و گیاه ، نخ و سوزن ، سیر و پیاز ، مور و مار، دیگ و تاوه ، مست و هشیار …..که با طنزی لطیف همراه است ، گویای اشاراتی است واضح و روشن که وی در آن ها به ترسیم فساد و تزویر اجتماع زمان خود می پردازد. بنابراین شعر پروین از برجسته ترین نمونه های شعر تعلیمی به حساب می آید.
پروین رمز عظمت و بزرگی انسان را در گرو تربیت یافتن در دامان مادر می داند و می گوید:
اگر افلاطن و سقراط بوده اند بزرگ
بزرگ بوده پرستار خردی ایشان.
به گاهواره مادر بسی خفت ،
سپس به مکتب حکمت حکیم شد لقمان.

پروین زنی صریح اللهجه و صادق بود که اعتقاد داشت باید از سر جان به جانبداری از حقیقت برخاست و سخن حق را به هر قیمتی به زبان جاری کرد :
وقت سخن مترس و بگو آنچه گفتنی است
شمشیر روز معرکه زشت است در نیام!

پروین پادشاهان را به گرگهایی تشبیه نموده که لباس شبان بر تن کرده اند و در جایی از زبان پیرزنی
می گوید:
ما را به چوب و رخت شبانی فریفته است
این گرگ سالهاست که با گله آشناست!

پروین در 16 فروردین سال 1320 هجری شمسی دیده از جهان فروبست

آیا میدانستی۲؟؟؟

 
 
 
آیا میدانستی در برج ایفیل دو میلیون و نیم پیچ به کار رفته است؟
 
آیا میدانستی که در عطسه ی کنترل نشده از طرف یک شخص بیمار پنج هزار قطره های ریزی که حاوی ویروس میباشد در فضا پخش میشود؟
 
آیا میدانستی که پیاز بعلت داشتن انسولین گیاهی و اینولین برای مبتلایان به مرض قند مفید بوده و قند خون را پایین میاورد؟
 
آیا میدانستی 135 میلیون نفر از مردم دنیا به بیماری دیابت مبتلا هستند؟
 
آیا میدانستی که قویترین زلزله ایی که تا بحال در جهان رخ داده و به ثبت رسیده است در سال 1960 در اقیانوس آرام نزدیک کشور شیلی رخ داد که قدرت آن نه و نیم ریشتر بود که فقط سه هزار نفر جان خود را از دست دادند؟
 
آیا میدانستی که بزرگترین تخم، در مقـــــــایسه با اندازه بـــــــدن، متعلق به پرنده ای به نام «کیوی» است که در استرالیا زندگی می کند. جثه کیوی، تقریبا" به اندازه یک مرغ است، اما تخمی که می گذارد، یک چهارم بدنش وزن دارد؟
 
آیا میدانستی دانشمندان به تازگی کشف کرده اند که تقریبا" سی تا چهل درصد از همه سرطان ها با خوردن میوه ، سبزیجات ، غذاهای گیاهی کم چرب و مواد غذایی پرکالری ، قابل پیش گیری است؟
 
 
 
آیا میدانستی لباس قرمز و سفید بابا نوئل از شرکت کوکاکولا به یادگار مانده است، سال 1931 میلادی شرکت کوکاکولا برای تبلیغات خود از این رنگها در لباس بابا نوئل استفاده کرد؟
 
آیا میدانستی زالو دارای یازده معده و سه دهان میباشد و هر دهان داری صد عدد دندان میباشد، جالب است این را هم بدانید که یک وعده خون مکیدن میتواند زالو را یک سال زنده نگه دارد؟
 
آیا میدانستی که فیلها از بوی عسل بدشان می آید. حتی بوی عسل فیل ها را فراری می دهد؟